سلام.تاحالا شده فکر کنید بچتون بیش فعاله و این قضیه یه جورایی ناراحتتون کنه؟ بهار امسال من و آتیلا یک هفته رفتیم شمال.رفتیم توی یک روستای خوشگل که هر چی ازش بگم کم گفتم. خلاصه آتیلا اون هفته رو کلی حال کرد.بماند که من توی اون هفته همش داشتم بافتنی میبافتم و درست و حسابی به بچم نرسیدم.ولی میدونید که بچه ها نمی ذارن بهشون بد بگذره.القصه.توی اون یک هفته آتیلا کارهایی کرد که یک کمی منو ترسوند.جسارتش برای انجام کارهای خطرناک چندین برابر شد. مثلا میدوید دنبال حیوانات مختلف مثل گاو یا الاغ و سعی میکرد اونارو ببوسه!!!
البته وررفتن با انواع حشرات که بماند.
اون گاو رو میبینید اون پشت؟ از دست بوسای آتیلا فرار کرده چون به محبت خودش اطمینان نداشته !
اینجا هم آتیلا خیلی خوشحال بود چون الاغ تا ۳۰ سانتیمتریش اومد و آتیلا اون رو نوازش کرد و حالا داره برای مادر بزرگش تعریف میکنه
فکر میکنید که ما کی رسیدیم ؟ وقتی آتیلا ۲ تا دست و ۱ پاش توی این شومینه بود.همین شومینه روشن که میبینید! و در حالی که لپاش از حرارت سرخ سرخ بود یک تکه هیزم که یک سرش آتش داشت رو برداشته بود و میگفت : مامان .برات آتیش آوردم من هم با مهربونی و قربون صدقه و در آخر با تهدید و تشر راضیش کردم که با انبر هیزم ها رو جابجا کنه.
جالب اینجاست که توی اون یک هفته ترس ( البته ترس که نه احتیاط )آتیلا از همه چیز از جمله ارتفاع ِ اخم مادر و خلاصه همه چیز ریخته بود. من که یک کم از این حرکات آتیلا ترسیده بودم بعد از رسیدن به قزوین با یک مشاور صحبت کردم و شرایط آتیلارو براش توضیح دادم و ایشون هم از من خواستن تا آتیلارو پیششون ببرم. با رفتن ما پیش ایشون آتیلا شد همون بچه با احتیاط و حرف گوش کنی که بود! بعد از کلی صحبت ایشون به این نتیجه رسیدن که بی باکی بیش از حد آتیلا ناشی تاثیر از محیط بوده و نشون ندادن ترس از جانب خود من هم مزید بر علت شده.چون من ترس از حیوان یا حشره و یا هر چیز دیگه رو جلوی آتیلا بروز نمیدادم و طبعا اون هم از چیزی نمیترسید. خلاصه خیال ما راحت شد.ولی من دو تا درس خوب گرفتم . اونا از این قرار هستند : اول اینکه بی باکی با بی احتیاطی فرق داره.خوبه بچه بی باک باشه ولی بی احتیاطی هرگز.دوم ما آینه بچه ها هستم و خودمون رو توی اونا میبینیم ولی بچه ها از بعضی رفتارهای پیچیده ما سوء برداشت میکنن.پس باید بعصی چیزارو زبونی براشون توضیح بدیم. و الان پسر ۲ سال و سه ماهه من ازاون روز خیلی فرق کرده و ما احتیاط کامل رو توی حرکات و گفتارش میبینیم. به امید روزی که آتیلا این درس رو به بچه های خودش بده.
سلام
خاله جون
چیکار به این آتیلای طفلک دارین؟
میذاشتین کار خودشو بکنه دیگه.
حالا اگه یه سری جک و جونورو دوس داشته باشه و بخواد ببوسدشون یا با کلی زحمت شومینه رو واستون گرم نگه داره ، چه ایرادی داره؟
کلی بوس واسه این پسرشجاع و بی باک
سلام آزاد جوون
برو به این آدرسی که برات گفتم قالب نظرات رو با شکلک داره قالب رو کپی کن توی بخش قالب نظراتت کپی کن. از اون به بعد کنار همین بخش نظراتت شکلک میاد هر کس بخواد می تونه استفاده کنه ":
این آدرسش:http://tools.blogsky.com/1387/04/14/post-7/
اگر هم خواستی یه سری به این قالبها بزن قالبهای عروسکی قشنگی داره:
http://www.persianweblog.ir/bs/
بعد اگر از اون قالبها استفاده کردی به این روش هم می تونی توی بخش نظراتت شکلک بذاری:
http://tools.blogsky.com/1387/06/02/post-9/
الناز جون سلام.از راهنمائیت یک دنیا ممنونم.ازش استفاده کردم و الان بخش نظراتم یک عالمه شکلک قشنگ داره.بازم ممنون
وقتی مامان جونش فوق بیش فعاله از بچه چه توقعی داری.
عکسهات رو دیدم قشنگ بودند.
انشاالله تولد 120 سالگی پسرت (البته تو تا آن موقع هفت کفن پوسوندی)
سلام خیلی عسله این پسرت ها ؟؟!!
سلام آایلا شیطونه که دست مامانت رو از پشت بستی ....
اذیتش کن خاله تا میتونی
بوس بوس بوس 1000 تا واسه این پسر دوست داشتنی
آتیلا جان، خاله، یه پیشنهاد دارم؛ نظر مامان بزرگت رو دربارهء بچگی مامانت بپرس.
آزی واقعا خوشحالم که دوستات هم میدونن چه شری هستی . واقعا کسی ار آتیلا جون توقع سر به راهی نداره وقتی تو رو بشناسه .