چله بزرگه..





سلام.

یه جایی خوندم:


روزها و لحظه ها، شکیب از پی یکدیگر میگذرند و ثانیه های عمر سپری میشوند و در پی هر روز خاطره ای باقی میماند...

خاطرات بد را باید به دست فراموشی سپرد..

فراموشی دریاییست که همه چیز در آن غرق میشود.

پس باید خاطرات شیرین را جاودانه نگاه داشت.


خاطرات شیرین... بله


                                                                                                                           ادامه مطلب یادت نره!





فکر میکنم شب چله هم از اون شب هایی هست که خاطره اش برای هر کسی جزو خاطرات خوشش محسوب میشه. هر چند که شاید به نظر بیاد تفاوت دیگه ای با باقی شب ها نداره. آره واقعا هم فرقی نمیکنه... تنها فرقش اینه که ( از فرداش زمستون میاد.) نمیدونم... برای من که حس عجیبیه... شاید به خاطر اینه که زمستون آخرین فصل ساله و بعد از اون یک سال دیگه رو با امید و آرزوهای جدید شروع میکنیم و شروع زمستون علاوه بر جاذبه های خاص خودش نوید نزدیکتر شدن به بهار رو هم به ما میده.

ما امسال هم توی خونه کوچولو و گرم خودمون چله مون رو سپری کردیم، ولی کسالت آتیلا  باعث نگرانی ما شد و به این ترتیب یلدای ما با آرامش به صبح نرسید.

حتی وجود مها کوچولو دوست و همبازی آتیلا هم نتونست موجبی بشه که آتیلا کمی از لاک کسالتش بیرون بیاد.

به هر حال بعد از شام بابایی برای همه مون فال حافظ گرفت که فال آتیلا این بود:



اینا هم سور و سات شب چله ماست .




هندوانه سَمبل سبزی و شادانیست و بعضی ها معتقدند که اگه توی شب چله هندوانه بخورید در تابستان احساس تشنگی نمیکنید.





انار که نماد تکثیر و زایش به حساب میاد.


آجیل مخصوص شب چله و خرمالو که فکر میکنم دلیل خوردنشون طبع گرمشونه.




و گل نرگس اهدایی خاله مونا که به نظر من نماد بسیار زیبایی از زمستونه و میخواد به ما بگه: آهای مردمی که فکر میکنید زمین توی زمستون میمیره... پس من... گل به این زیبایی و خوشبویی از زمین مرده به عمل اومدم؟ نه نه نه ...این یه اشتباهه و زمین فقط به خواب زمستونی فرو رفته و من هم زیباترین رویایی هستم که زمین توی خواب زمستونی ِ خودش میبینه.




امسال به دلیل مصادف شدن محرم با یلدا، توی مهد از جشن خبری نبود و فقط عکسی از یلدای 1390 به یادگاری برامون موند.




و در آخر سال نوی میلادی رو پیشاپیش به هموطنان مسیحی مون تبریک میگیم.

با آرزوی سالی خوش



نظرات 14 + ارسال نظر
باشماق شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:18 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

عجب شب یلدای پر ملاتی
خوش و خوشبخت باشید
در جوار هم و درجوار فرزندتان

از محبتتون ممنونم.

الهام و پرهام شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:38 ب.ظ http://parham1386.blogsky.com

آزی جون خیلی خوشحالم که امسال شب چلهء خوبی داشتید و به امید اینکه زمستون خوبی داشته باشیم و به دنبال اون بهار خوبتری باشه ...
آتیلای گلم رو هم ببوس و بازم میگم که من و پرهام دوستون داریم و خوشحالیم از اینکه شما رو اینجا در کنارمون داریم ...

ممنونم.بله... واقعا در کنار هم بودن نعمت بزرگیه...

خاله اسی شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:43 ب.ظ

هم عکسات قشنگ بود.هم متنت.ایشالا که هر سال یلدارو کنار هم جشن بگیرید.آتیلای گلو ببوس

قربوت برم خاله اسی.برای شما هم همینطور باشه ایشالا

نرگس یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ق.ظ http://hoz-khaane.blogsky.com/

واقعا آفرین به این همه سلیقه و شوق. امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه آزاده جان.

قربونت خاله نرگس.برای شماهم همینطور

فرزاد یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ب.ظ http://jalebtarinha.blogsky.com/

واقعا میگن فقط خاطره ها میمونه
پس بهتره از خود خاطره خوبی بجا بزاریم

من عکسا رو چرا نمیتونم ببینم؟
نشون داده نمییییییییشن برا من چرررررااااااااا؟


نی ی ی ی یمی ی ی ی دوووووونم

فرزاد سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:19 ق.ظ http://jalebtarinha.blogsky.com/

هورااااااااااا
عکسا باز شدن
مرسی
مرسی
همه قشنگ بودن

[ بدون نام ] جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ق.ظ

بسیار از سلیقه های دوست عزیزم لذت بردم و همچنین هنر عکاسی ......
دلم تنگیده واست ...
یه برنامه شام خورون بزاریم زنونه بیرون خونه ...

مهرداد جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:50 ب.ظ

شب یلدای خیلی خوبی داشتیم فقط بی حالی آتیلا فکرمونو خراب کرد اما به لطف آزاده عزیزم مراسم شب یلدای کنار مهمونامون خیلی خوش گذشت از آزاده عزیزم برای زحمات زیادش برای همه چیز به خصوص عکس های جالبش تشکرمی کنم

وقتی توی خونه ای مشکلی وجود نداشته باشه آدم میتونه از هر چیز کوچکی لذت ببره.آرزوم اینه که نه فقط جمع سه نفره ما بلکه خونه همه کسانی که دوستشون داریم سرشار از محبت و شادی باشه.

سمیرا مامان شاینا شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ق.ظ

آزاده جون من اصلا نه ناراحت می شم از اینکه قالب رو استفاده کردی ...تازه خیلی هم خوشحالم که سلیقه هامون نزدیک هم هست
عزیزم اصلا خودت رو ناراحت نکن و هر جور راحتی همون کارو بکن.

نسترن یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ب.ظ http://mosafere88man.blogfa.com

من خیلی وقت بود گمت کرده بودم چقدر پسملی ماشاله بزرگ شده چه سفره قشنگی ... جمعتون گرم و صمیمی ..

قربونت برم خاله.امیدوارم شماهم در کنار هم خوش و سعادتمند باشید.

مامان نوژا سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.nuzha.niniweblog.com

سلام وبلاگ زیبایی دارید پسرتون هم خیلی نازه امیدوارم خدا واستون نگهش داره.اگه دوست داشتین به ما هم سر بزنید

مامانی وبلاگت رو دیدم و پسندیدم!

هدیه سه‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:43 ب.ظ

سلام..اتیلا جونم امیدوارم هندونه ی رویاهایت شیرین...انار موفقیتت پر دانه....پسته خاطراتت خندان..قصه زندگیت خوش و عمرت همچون یلدا بلند باد

هدیه جون.. ما هم برات بهترین ها رو آرزو میکنیم.

مامان نوژا چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ق.ظ http://www.nuzha.niniweblog.com

سلام با اجازه لینکتون کردم.

فرزاد چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:53 ب.ظ http://jalebtarinha.blogsky.com/

همینجوری اومدم سر بزنم به آتیلا جوون

لطف کردی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد